۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

NTFS چیست؟
NTFS  مخفف NT File System  است و امن ترین و قوی ترین سیستم فایل برای ویندوزهای NT، 2000، XP و Vista است. این سیستم فایل با پشتیبانی از کنترل دسترسی و امتیازات مالکیت، ایجاد امنیت می کند. به این معنا که می توانید برای يك گروه از کاربران یا فردی اجازه ی دسترسی به فایل های خاصی را تعیین کنید.
در حال حاضر در سیستم عامل های مایکروسافت دو نوع NTFS مورد استفاده قرار می گیرند. NTFS 4.0 سیستم فایلی است که در ویندوز NT4.0  بکار می رود. و NTFS 5.0 كه همراه با ویندوز 2000 آمد و در ویندوز XP نیز استفاده می شود. NTFS 5.0 قابلیت های اضافه تری فراهم می کند که در NTFS 4.0 وجود نداشت. هر دو نسخه ی NTFS در ویژگی های زیر مشترک اند:
-          NFTS از فشرده سازی فایل ها و فولدرهای منفرد پشتیبانی می کند. و درحالیکه این فایلها فشرده شده اند می توانند خوانده و نوشته شوند (Read & Write).
-          NTFS  فایل سیستمی قابل بازیابی است، به این معنا که می تواند در مورد عملیاتی که با مشکلاتی از قبیل اختلال سیستم یا کمبود انرژی برق روبرو شده اند، آخرین عمل انجام شده را خنثی کند یا آخرین عمل خنثی شده را مجدداً اعمال نماید (undo or redo).
-          NTFS از فایل های مکینتاش پشتیبانی می کند.
علاوه بر ویژگی های فوق، NTFS 5.0 (که در ویندوز 2000 و XP استفاده می شود) فواید زیر را نیز فراهم می سازد:
-          سهمیه بندی دیسک (Disk quotas): کاربران مدیر (Administrators) می توانند میزان دسترسی و استفاده ی کاربران از دیسک را براساس واحد حجم تعیین کنند. سطوح مختلف سهمیه بندی عبارتند از: Off (غیر فعال)، Tracking (پیگردی) و Enforced (اجباری).
-          رمز گذاری (Encryption): سیستم فایل NTFS
چهار ويژگي جديد در ويندوز 7
در اين مقاله ما روي 5 ويژگي جديد و قدرتمند ويندوز 7 كه كمتر شناخته شده است و مي تواند در عملكرد شما تاثير مثبت داشته باشد بحث مي كنيم.
1- باز كردن چندين پنجره از يك برنامه
در بعضي برنامه ها وقتي يك فايل را باز مي كنيد مجبوريد همه را در يك پنجره باز كنيد ولي در ويندوز 7 اين قابليت به ويندوز اضافه شده است تا بدون اينكه دوباره برنامه مذكور را اجرا كنيد فقط با نگه داشتن كليد Shift و راست كليك روي اولين پنجره، پنجره بعدي را باز كنيد.

2- Problem Steps Recorder
هنگامي كه با ويندوز كار مي كنيد احتمال بروز مشكلاتي وجود دارد براي پيدا كردن مشكل مي توانيد از اين برنامه كمك بگيريد همه مراحل را ذخيره كنيد و از فردي با تجربه تر براي شناسايي عيب استفاده كنيد. اين برنامه در حقيقت يك ثبت كننده يا Recorder است. كه با يك فايل اجرايي به نام psr.exe مي توانيد آنرا راه اندازي كنيد. براي اين منظور در منوي استارت psr.exe را وارد كنيد و كليد اينتر را بزنيد. در صفحه اي كه مقابل شما گشوده مي شود. روي Start Record كليك كنيد. از هر عملي كه كاربر انجام مي دهد يك عكس گرفته مي شود. حتي كاربر هر جا كه صلاح ديد مي تواند يك توضيح ذخيره كند. همه اينها در يك فايل زيپ ذخيره مي شود كه به صورت اسلايد قابل مشاهده است.

3- الصاق به فولدر محبوب
شما در ويندوز 7 قادر هستيد، فولدر هاي محبوب را كه زياد با آنها سر و كار داريد مشخص كنيد. براي اين كار كافيست آن فولدر را روي منوي Favorites در Windows Explorer بكشيد. ( يا به اصطلاح  Drag كنيد.) با اين كار فولدر مورد نظر در ليست محبوب ( Favorites ) شما قرار مي گيرد. و مي توانيد به سرعت به آنها دست يابيد.

4- ميانبر هاي جديد صفحه كليد
در ويندوز 7 ميانبر هاي جديدي براي مديريت بهتر پنجره ها اضافه شده است. بعضي از آنها كه احتمالاً براي شما مفيد است را نام مي بريم:
پنجره ها را از يك  مانيتور كامپيوتر به مانيتور ديگر منتقل كنيد.
Windows + Shift + فلش سمت راست
Windows + Shift + فلش سمت چپ
با اين ميانبر ها قادر خواهيد بود پنجره ها را به سمت راست يا چپ منتقل كنيد.
Windows +  فلش سمت راست
Windows +  فلش سمت چپ
با اين ميانبر مي توانيد پنجره ها را به اندازه تمام صفحه بزرگ كنيد. Windows + فلش بالا
با اين ميانبر مي توانيد پنجره را كوچك يا Minimize نماييد. Windows + فلش پايين
با اين ميانبر مي توانيد همه پنجره ها را به غير از پنجره فعال Minimize كنيد. Windows + Home

علي يزدي مقدم
مطالب مرتبط:
 
مديريت هوش احساسي (EQ) در محل كار

چگونه براي خود و همكاران بهترين شرايط را فراهم آوريم.
آيا تاكنون در موقعيتي قرار گرفته ايد كه با اينكه همه چيز به مهارت و توانايي هاي شما وابسته بوده است و بعد زحمت زياد وظيفه خود را به خوبي به پايان برده ايد ناگهان فردي از راه مي رسد و كاري مي كند كه روز شما را خراب مي كند.
شايد دليل چنين رفتار هايي ضعف در مهارت هاي شخصي باشد.  ضعف در همدلي با نيازها و خواسته هاي اطرافيان  يا EQ با كارايي پايين در محل كار به شدت وابسته است. حال سؤال اين جاست شما به عنوان يك سرپرست، مدير يا رهبر يك گروه چقدر به احساسات اطرافيان و كساني كه با آنها كار مي كنيد اهميت مي دهيد يا رفتار شما در عمل چگونه بوده است و چه تأثيري بر اعصاب و روان زيردستان خود داريد.
بايد بگويم من آنقدر با اين ضعف در سازمانها برخود كرده ام كه وقتي تعداد آنها را ليست كردم حاصل آن حيرت انگيز بود. و علت همه آنها ضعف مهارت هاي رفتاري مديران و سرپرستان بوده است.
فاكتورهايي مانند EQ از سال 1990 ميلادي به صورت جامع توسط دانيل گلمن در كتابي با نام «هوش احساسي...» و اين كه چرا در يك سازمان از IQ (ضريب هوشي فرد) اثرگذارتر است مطرح گرديد.
البته بعد از انتشار كتاب گلمن افراد زيادي يافته هاي خود را به صورت كتاب و مقاله در اين زمينه منتشر كرده اند و اكنون اطلاعات بيشتري در اين زمينه وجود دارد آموزش و تقويت EQ افراد به عنوان يك مهارت به آنها كمك مي كند در سازمان ذينفع خود رفتارهاي مثبت ايجاد كنند و  ارتباطات مخرب (كه در راندمان كارمند يا كارگر اثر منفي دارد) را حذف كنند تا بهترين عملكرد را داشته باشند.
به طور كلي و مختصر مهارت هاي EQ را مي توانيم به چهار قسمت تقسيم كنيم اين چهار قسمت عبارتند از:
- خود آگاهي 
- آگاهي اجتماعي
- خودتدبيري 
- مديريت روابط
دو مهارت اول بيشتر به خود شما بر مي گردد در حاليكه دو تاي بعدي به رفتار شما نسبت به اطرافيان بستگي دارد.
1- خود آگاهي
خود آگاهي عبارت است از توانايي درك صحيح از احساسات خود در همين لحظه اي كه در آن هستيد و همينطور در شرايط مختلف. و بدانيد در شرايط مختلف تمايل به چه عكس العمل هايي داريد. داشتن قدرت بالاي خود آگاهي نياز به تمركز روي احساساتي كه به نظر شما منفي است دارد كه البته اين كار ساده نيست بايد اين را بخواهيد و تحمل كنيد براي افزايش خود آگاهي بايد به احساسات و هيجانات خود فكر كنيد و براي آنها وقت بگذاريد بايد بدانيد آنها از كجا مي آيند و چرا آنها را احساس مي كنيد
احساسات و هيجانات مي توانند به 5 دسته اصلي تقسيم شونند: عشق، لذت، ترس و خشم و اندوه.
بنابراين دفعه بعد كه خشمگين شديد سعي كنيد بيشتر فكر كنيد و بفهميد چرا عصباني شده ايد. روي آن كار كنيد و براي خود مشخص كنيد خشم بد است يا اصلاً خوب نيست ببينيد براي خشم خود چه كاري مي توانيد انجام دهيد و قبل از اينكه شما را كنترل كند چگونه آن را كنترل كنيد براي ساير احساسات نيز چنين است.
2- خود تدبيري
آيا اين توانايي را داريد كه خود را كنترل كنيد؟ چه قابليتهاي ديگري داريد آيا فردي پيشرو و مبتكر، انعطاف پذير، ترقيب كننده، با وجدان كاري بالا و قابل اعتماد هستيد؟ هر گاه خود را با نظم و تمركز مديريت كرديد آنگاه مي توانيد بيشترين دستاوردها را داشته باشيد.
3- آگاهي اجتماعي
آگاهي اجتماعي بدين جهت مفيد است كه وقتي با ديگران برخورد مي كنيد بتوانيد اثر مثبتي در آنها القاء كنيد. اين يعني چنين توانايي داشته باشيد كه بتوانيد مشكلات ديگران را درك كنيد، بتوانيد خود را جاي اطرافيان بگذاريد و از ديد آنها به قضايا بنگريد به طوري كه طرف مقابل شما هم بفهمد شرايط و مشكلات او را درك كرده ايد. مثلاً يك مدير براي خرج تحصيل فرزندش ممكن است مشكلي نداشته باشد ولي گاه همين هزينه براي كارمند او كمر شكن است. پس هيچگاه خود را معيار مقايسه قرار ندهيد. بدتر از همه اينكه بعضي مديران اين مقايسه را به زبان مي آورند. سعي كنيد ديد از دايره اي كه خود مركز آن هستيد بيرون بياييد و سپس ديگران را درك كنيد.
بيشتر افراد مي خواهند از آنها قدرداني شود مي خواهند فهميده شوند و زماني كه شما همدردي خود را نشان مي دهيد و به آنها اهميت مي دهيد احترام آنها را نسبت به خود جذب خواهيد كرد حتي مي توانيد تسهيلاتي در اختيارشان قرار دهيد و سرويس هايي ارائه دهيد تا از رضايتشان اطمينان حاصل نماييد.
نتيجه اين كار افزايش بهره بري و رشد سازمان شماست.
4- مديريت روابط
افراد با EQ بالا معمولاً توانايي ايجاد روابط قوي با اطرافيان و ايجاد يك شبكه كارآمد را دارد. آنها اين توانايي را دارند كه ديگران را براي اثرگذار بودن تهييج كنند، افراد ديگر را آموزش دهند، تناقض ها را مديريت كنند، روابط قوي ايجاد كنند و يك مديريت ارزشمند را به نمايش بگذارند.
احساسات سرمايه انسان است. زماني كه EQ خود را تقويت مي كنيد در حقيقت آن دسته از توانايي هاي خود را تقويت مي كنيد كه مي تواند شما را به نهايت كارايي نزديك كند.
البته داشتن اطلاعات فني و تخصصي در هر رشته اي كه كار مي كنيد بسيار مهم است و از شما انتظار مي رود چنين اطلاعاتي داشته باشيد. اما وقتي كه توانايي ها و مهارت هاي تخصصي را با EQ بالا همزمان داشته باشيد بدون شك در محيط حرفه اي امروزه موفقيت را بدست خواهيد آورد و البته EQ شما را از رقبا متمايز مي كند.
نويسنده: ريكي لين   
ترجمه: علي يزدي مقدم
مطالب مرتبط:

  

 
شش نكته براي خلق جذابيت فردي (كاريزما)
كاريزما قدرتي ناملموس است كه سبب مي شود افراد از شما پيروي كنند، در اطرافتان باشند و از شما تأثير و الگو بگيرند.
هر فردي با تمايلات قوم گرايانه متولد مي شود، و در چند سال اول زندگي معيار او همان رويدادهايي است كه در اطراف او مي گذرد. و ديد او به زندگي همان ديد و معيار است كه به آن ديد دروني مي گوييم. بعضي از افراد اين ديد دروني را تا بزرگسالي حفظ مي كنند. چنين افرادي كه همه چيز را با محوريت خود مي بينند هيچگاه نمي توانند ايجاد جاذبه كنند. و افرادي پر طرفدار باشند.
افراد موفق كه مي خواهند تأثير گذار باشند، دايره توجه و فعاليتهاي خود را به سمت بيرون از خود گسترش مي دهند. به گونه اي كه از اتفاقات اطراف و شرايط ديگران آگاهند گويي خود در آن شرايط قرار گرفته اند. آنچه آنها با اين عمل سعي در ايجاد و تقويت آن دارند كاريزما يا جاذبه فردي است.
براي ايجاد كاريزما بايد ياد بگيريد:
با اعتبار بالا عمل كنيد.
افرادي كه در رفتار خود متناقض و غير قابل پيش بيني هستند، ديگران را دفع مي كنند. و در مقابل افرادي كه در رفتار خود ثابت قدم هستند، ديگران را به سمت خود جذب مي كنند. براي ايجاد كشش در ديگران بايد صداقت داشته باشيد. در مورد اعتقاد خود با ديگران صحبت كنيد و شفاف باشيد، و بر طبق آن عمل كنيد. در اين صورت آنقدر اعتبار اخلاقي داريد كه مورد احترام ديگران واقع شويد.
جري اسپنس يكي از بزرگترين وكلاي ايالات متحده امريكا مي گويد: «اگر سخنراني قدرت سخن پردازي بالا داشته باشد، تيز هوش ترين فرد باشد، از روانشناسي سر در بياورد و از همه ابزارها لازم بهره مند باشد ولي اعتبار نداشته باشد آنگاه بايد براي پليكانها سخنراني كند.»

جذاب باشيد
براي ديگران جذاب باشيد. با شخص مقابل خود به گونه اي برخورد كنيد، گويا مهمترين شخصي است كه امروز ملاقات مي كنيد. به آنها لبخند بزنيد، نه يك لبخند كوتاه از روي اجبار بلكه يك لبخند جادويي 2 يا 3 ثانيه اي.
وقتي لبخند مي زنيد كمي به سمت طرف مقابل متمايل شويد، و با خود بگوييد «چقدر من به تو علاقه مندم. تو انسان بزرگي هستي. من مي خواهم بيشتر در مورد خوبيهاي تو بدانم.» به عبارت ديگر بايد با ديد مثبت به ديگران بنگريد. و اين جملات به شما در تلقين اين احساس كمك مي كند. شايد اين جملات به نظر شما احمقانه برسد ولي بعد از انجام اين عمل خودتان از ارتباط و اعتماد خلق شده شگفت زده خواهيد شد.

افزايش احترام
براي اين منظور چند مهارت وجود دارد كه با پرورش آنها فضاي احترام متقابل در سازمان شما افزايش مي يابد. مثلاً صحبت كسي را قطع نكنيد، اگر مي خواهيد با افراد صحبت كنيد از آنها بپرسيد آيا براي گفتگو وقت دارند؟ و به عقايد ديگران گوش كنيد.
به خاطر داشته باشيد، هيچگاه خود را شخصي كه همه چيز را مي داند نشان ندهيد. يا در صحبت كردن آنقدر عجله نكنيد تا صحبت ديگران را تمام كنيد. نظر فرد مقابل را تفسير كنيد تا به آنها بفهمانيد كه واقعاً به حرف آنها گوش داده ايد.

بي ريا نظر خود را ابراز كنيد.
افرادي كه با شما كار مي كنند به نظر شما در مورد خود اهميت مي دهند. يك يادآوري يا قدرداني از كار خوب كارمندان و همكاران براي آنها ارزشمند است.
در تعريف كردن از افراد از گفتن جملات كلي خودداري كنيد. مثلاً نگوييد: «كارت را بسيار عالي انجام دادي» سعي كنيد آن را شخصي تر كنيد مثل اين جمله: «اين بهترين تحقيقي بود كه در شش ماه گذشته دريافت كرده ام. كارت عالي بود.»

تعاريف را پذيرا باشيد.
اگر يكي از اطرافيان از شما تعريف مي كند از گفتن جملاتي مانند «اينكه چيزي نبود.» يا  «من اينكار را سالها قبل انجام مي دادم اينكه چيز جديدي نيست» خودداري كنيد.
پس زدن يك ستايش هميشه سبب احساسات ناخواسته و تحقير كردن خود و طرف مقابل مي شود. فقط بگوييد «متشكرم» آنگاه احساس دلپذيرتري در هر دو طرف بوجود مي آيد.

موضع خود را مشخص كنيد در مقابل آنها نباشيد.
افراد دوست ندارند با كساني كه فكر مي كنند در مقابل آنها هستند همكاري كنند. وقتي كه شما با بعضي از اعمال افراد مخالفت مي كنيد آنها جبهه مي گيرند و فكر مي كنند با شخص آنها مخالفت مي كنيد. وقتي كه مخالفت خود را با عقيده افراد ابراز مي كنيد بخشي از مشكل مي شويد. اين بدان معناست كه اگر جنگ آغاز شود جنگيدن كار درستي به نظر مي رسد. پس بهتر نيست جنگي كه لزومي ندارد شروع نشود.
اگر در فكر عملي كردن كارهايي كه در ذهن خود داريد هستيد، در حال شروع يك فرايند همكاري هستيد. و اگر در آن موفق باشيد تبديل به فرد قدرتمندي شده ايد.
اين بار كه با كسي در تضاد فكري قرار گرفتيد سعي كنيد بيشتر روي نظر فرد مقابل فكر كنيد. شايد احتياجي به مخالفت نباشد و شايد با كمي خلاقيت و رفتار خوش بتوانيد به يك نظر واحد برسيد.
مطالب متفرقه:

 
آيا به اندازه كافي مطالعه مي كنيد؟
براساس آمار 42 درصد افرادي كه از دانشگاه فارغ التحصيل مي شوند هرگز كتاب ديگري را مطالعه نمي كنند اين آمار واقعاً هشدار دهنده است. آيا ما همه چيز را فقط در جواني مي آموزيم؟ در حقيقت ما از گوش دادن و نگريستن به آنچه در اطراف ما مي گذر و از الگوهاي رفتاري انسانهاي موفق و همينطور كتاب خواندن چيزهاي جديد مي آموزيم.
چرا يك كتاب بخوانيم؟
به گفته خانم «مري و رتلي مونتاگو»
«هيچ تفريحي از كتاب خواندن ارزانتر نيست، و هيچ لذتي از آن ماندگارتر نيست.»
ما زمان محدودي در كل عمر خود در اختيار داريم. اگر بخواهيم همه چيز را خود تجربه كنيم احياج به زماني بسيار بيش از عمر خود داريم تا از همه اين تجربيات چيزهاي جديد بياموزيم. به عبارت ديگر مطالعه يك راه ميانبر به سوي موفقيت است.
منظور از اين صحبت هاي اين است كه كتاب ها را افرادي مي نويسند كه مي خواهند مهارت ها و تجارب خود را در اختيار ديگران قرار دهند. مسيري را كه شما اكنون مي خواهيد طي كنيد افراد زيادي قبلاً طي كرده اند و معمولاً موفق ترين آنها تجربيات خود را نوشته و در اختيار ديگران قرار مي دهند. آنها با موانع و مشكلاتي مواجه شده اند كه براي مقابله با آنها احتياج به منابعي داشته اند و آن را بدست آورده اند و اكنون اين منابع (روش مقابله با موانع) را در اختيار شما قرار مي دهند. پس چرا نبايد از آنها استفاده كنيم؟
آنها راهي را كه شما اكنون مي خواهيد برويد رفته اند و اكنون مانند يك مربي مي توانند به پرورش و پيشرفت شما سرعت ببخشند.
اكنون شروع به خواندن كنيد.
اگر مي خواهيد بيشتر مطالعه كنيد بايد بيشتر هم در محيط هاي مطالعاتي و كتابفروشي ها پرسه بزنيد يكي از بهترين منابع براي پيدا كردن كتاب اينترنت است؟ هر گاه تصميم گرفتيد كه يك كتاب انتخاب كنيد توصيه مي كنم يك كتاب كوچك انتخاب كنيد. به خصوص اگر سالهاست كه به سراغ كتاب خواندن نرفته ايد. البته احتمالاً خواندن رمان هاي روز، بيش از همه جلب توجه كند. (من مخالف خواندن اين گونه كتاب ها نيستم.)
ولي موضوع بحث ما در اينجا كتاب هايي است كه بتواند به پيشرفت حرفه اي شما كمك كند. و بتوانيد از آنها چيزهاي جديدي بياموزيد.
نكته هايي براي مطالعه
1- با ذهن باز مطالعه كنيد - وقتي كه مطالعه مي كنيد نبايد فرض كنيد كه همه چيز را مي دانيد اين كار مانند اين است كه درهاي ورودي ذهن خود را به روي آموزش ببنديد. بنابراين با يك ذهن باز كتاب بخوانيد آنگاه متوجه مي شويد كه از هر كتابي درسهاي بيشتري خواهيد آموخت. كه زندگي شما را بهبود خواهد بخشيد.
2- اگر كتاب هاي زيادي بخوانيد- و آنها را در قفسه بگذاريد بدون اينكه از دانش آنها استفاده كنيد، بايد بگويم وقت زيادي تلف كرده ايد. متأسفانه با اينكه تعداد افراد كتاب خوان كم است تعداد افراد كتاب خواني كه از دانش حاصل ازمطالعه استفاده مي كنند بسيار كمتر است. با خود قرارداد ببنديد از هر كتابي كه مي خوانيد حداقل به يك آموخته آن عمل كنيد. با اين كار هر چه كتاب هاي بيشتري بخوانيد تغييرات بيشتري در زندگي شما اعمال مي شود و به موفقيت نزديكتر مي شويد.
3- از خواند كتاب مورد علاقه خود نگران نشويد- هيچگاه در مورد كتابي كه مي خوانيد و نظر ديگران به آن نگران نشويد اين مسأله براي من هم پيش آمده بود وقتي كه شروع به خواندن كتاب هاي موفقيت كردم اغلب دوستانم مي گفتند مگر اين كتاب ها چه كمكي به تو كرده اند كه آنقدر مي خواني؟ و معمولاً مرا مسخره مي كردند. من از اين واكنش ها مي رنجيدم ولي به كار خود ادامه مي دادم تا اينكه به آنچه مطالعه مي كردم ايمان آوردم. به من اعتماد كنيد آنچه مورد علاقه تان است را مطالعه كنيد و اهميتي به اينكه ديگران شما را درك نمي كنند ندهيد.
4- زمان مطالعه - با سريعترين زماني كه قادر به خواندن كتاب هستيد مطالعه كنيد. و هيچگاه نگوييد زمان كافي براي مطالعه نداريد. در يك شبانه روز 24 ساعت زمان وجود دارد چرا در اين 24 ساعت وقتي براي مطالعه وجود نداشته باشد. شما مي توانيد هنگامي كه در حال سفر، رفتن به سر كار، قبل از خواب، صبح زود يا ...مطالعه كنيد. كتاب ها را با سرعت هر چه تمام تر بخوانيد تا زمان بيشتري در اختيار داشته باشيد.
5- كتاب را تمام كنيد- هيچگاه كتابي را بدون اينكه آنرا تمام كنيد داخل قفسه كتابخانه نگذاريد. كتاب خواندن مانند دوي 100 متر است اگر فصل هاي پاياني كتاب را نخوانيد چگونه مي توانيد بگوييد از خط پايان گذشته ايد. بسياري از كتاب خوان ها عادت دارند فقط فصل هاي ابتدايي يك كتاب را مطالعه كنند و سپس آنها را جايي مي گذارند كه جلوي چشمشان نباشد تا مجبور به خواندن دوباره آن شوند. اين عادتي نيست كه به آن نياز داريد. پس تمام كردن كتاب را انتخاب كنيد.
«خواندن براي ذهن مانند ورزش كردن براي بدن است»
«سر ريچارد استيل»
پس اكنون ذهن خود را ورزش دهيد و از سفر خود به سمت موفقيت لذت ببريد.
نويسنده: وينسنت
ترجمه: علي يزدي مقدم
مطالب مرتبط:


  






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

thank you